از جان گذشته مترادف


از جان گذشته مترادف صفت فرم

  • بی پروا، غفلت، بی فکر، uncaring، راش، بازبرند، مرگ هجوم، devil-may-care، کوره، وحشی، بی پروا، بی تدبیر، دارای تهور بی مورد است.
  • حساس، مهم، شدید، آخرین حمله مذبوحانه، تمام، بیرون قاطع عالی، نهایی، خشونت، شدید، فوری، فشار بحرانی.
از جان گذشته لینک های مترادف:

از جان گذشته مترادف،