استادانه درست شده مترادف


استادانه درست شده مترادف صفت فرم

  • پیچیده دقیق مزین، پیچیده، زحمت کش، دقیق، کامل، ماهرانه، دقیقه، متکبر، زرق و برق دار، عجیب، فانتزی.

استادانه درست شده مترادف فعل فرم

  • کار توسعه تدبیر, ساخت, ساخت، مد، زینت دادن، بهبود، زینت، لهستانی، غنی سازی، افزایش، محدود.
استادانه درست شده لینک های مترادف: ساخت,

استادانه درست شده مترادف،