استخدام مترادف


استخدام مترادف اسم فرم

  • کارآموز شاگرد، proselyte، تبدیل، نوچه تازه کار، مبتدی، tyro، probationer، گرینهرن،، دانشجوی سال اول، تازه کار.

استخدام مترادف فعل فرم

  • استخدام شرکت طلب کردن، حفظ، کمیسیون.
  • استخدام شرکت، حفظ، را در اجاره، اجاره، پرسم،، منشور، منصوب، محل.
  • استفاده از اختصاص، اعمال، استفاده از ورزش، عمل، اداره کردن، طبقه، رسیدگی، دستکاری.
  • جمع اوری proselytize طلب کردن، تحت تاثیر قرار دادن، عرضه، پر کردن، دور تا، پیش نویس، بسیج، ثبت نام، متقاعد کردن، پیروزی.
استخدام لینک های مترادف:

استخدام مترادف،