استراتژی مترادف


استراتژی مترادف اسم فرم

  • تاکتیک، تدارکات، برنامه ریزی، توطئه، gamesmanship، فتنه، مانور، machination.
  • طرح مانور سیاست، برنامه، طرح، برنامه بازی، طرح، طرح.
استراتژی لینک های مترادف: