استعداد مترادف


استعداد مترادف اسم فرم

  • استعداد استعداد, احساس, احساس حساسیت، طعم، بصیرت، لمس، سبک، شیک، داش ظرافت نابغه هدیه استعداد، خود نمایی.
  • استعداد مهارت، خم، هدیه نابغه، هوشمندی، تسهیلات، استعداد، adroitness، استعداد.
  • استعداد هدیه نابغه، بلند، توانایی، وقف، قابلیت، دانشکده، مهارت، قدرت، خم.
  • توانایی وقف استعداد، مهارت، ظرافت، مهارت، دانشکده، استعداد، استعداد، هدیه، قابلیت، بالقوه.

استعداد مترادف صفت فرم

  • با استعداد هوشمندانه موقوفه، well-endowed، قادر، قادر، استادانه، ماهر، ماهر، برتر، انجام شده.
استعداد لینک های مترادف: احساس,