اسیر مترادف


اسیر مترادف اسم فرم

  • است.
  • زندانی, internee, بنده, گروگان, محکوم, jailbird.

اسیر مترادف فعل فرم

  • افسون مجذوب اسیر، beguile، spellbind، پرچ، از راه بدر کردن، bewitch، ravish، ورودی، enrapture، خواب هیپنوتیزم کردن، transfix، بردگی، غلبه بر، غالب شدن.
  • افسون.
اسیر لینک های مترادف: است, زندانی, بنده, گروگان, محکوم, افسون,