اشکال مترادف
اشکال مترادف اسم فرم
- ضرر کمبود، نقص، نقص، گره گیر، مشکل، مانع، مانعی بر سر راه، بررسی، شکست، مزاحم، مانع، مسئولیت، مشکل.
- نقص گسل گرفتن گره گیر snarl مالش اشکال, عدم, لکه دار کردن نقص و ضعف.
اشکال مترادف فعل فرم
- wiretap، شیر، گوش دادن، استراق سمع.
- تحریک کردن زحمت اذیت کردن، irk، آزار و اذیت، هکتور، گورکن، گزنه، نق نقو، رنجش، رنجانید، مزاحم، تحریک.