افتضاح مترادف
افتضاح مترادف اسم فرم
- فاجعه سقوط، سقوط, خراب کردن سرنگونی، ورشکستگی، تحولات ناگهانی و عمده، فاجعه، سیل، انحلال، ویران، ruination، تصادف، خراب، خرابی.
افتضاح مترادف صفت فرم
- ناصواب ناخوشایند منزجر کننده، فاسد، بدبختی، شیطانی، فجيع، حمله اعتراض زیرآبی رفتن مطرود نفرت انگیز، شپشو.
- وحشتناک وحشتناک، هولناک، هولناک، تکان دهنده هراسان، وخیم، کیاست، ترس، وحشتناک، وحشتناک.