القای مترادف


القای مترادف فعل فرم

  • بر انگیختن ابلاغ، شستشوی آغشته به پاک کننده، پروتز، گیاه، ابستن کردن، آموزش، فرو کردن، تعلیم، ترويج، تحت تاثیر قرار دادن، رسوخ کردن، brainwash.
  • دستور تدریس معلم، فرو کردن، مختصر، رسوخ کردن، القای، آغاز، تبدیل، proselytize، ترويج، brainwash.
القای لینک های مترادف: