الک کردن مترادف


الک کردن مترادف فعل فرم

  • تجزیه و تحلیل، بررسی، بشکافيم، بازرسی، پروب، منافذ بیش از، پیچ.
  • جدا تشخیص، جمع اوری کردن مجموعه ای از هم جدا، از بین بردن، تبعیض، صفحه نمایش.
  • سیتا صفحه فشار, پیچ, باد افشان، فیلتر، پان نوعی رامی، osmose، نفوذ.
الک کردن لینک های مترادف: پیچ,