انتصاب مترادف


انتصاب مترادف اسم فرم

  • تعیین انتخاب تخصیص دادن اشتغال، نامزدی، نامگذاری.
  • موقعیت کار، دفتر پست، ایستگاه، وضعیت، کمیسیون، واگذاری، اسلات.
  • نامزدی, تاریخ, قرار ملاقات گذاشتن جلسه رزرو، نسلی است، tryst.

انتصاب مترادف فعل فرم

  • تعیین انتخاب نام، انتخاب، استخدام، نامزد، کمیسیون، اختصاص، depute، deputize، تعامل، ترتیب، تنظیم، تعیین، ایجاد.
انتصاب لینک های مترادف: نامزدی, تاریخ,