انتظار می رود مترادف
انتظار می رود مترادف فعل فرم
- تصور گمان، فرض، گمان، حدس می زنم روی چیزی حساب کردن، اعتماد، فکر می کنم، جمع آوری.
- نیاز خواهید آرزو، تقاضا، فراخوان، قصد، اصرار دارند.
- پیش بینی در ذهن مجسم، انتظار، قصد، امیدوارم که تامل، پیش بینی، پیش بینی، تعداد، شکل، نگاه به جلو به.