بابک مترادف


بابک مترادف فعل فرم

  • غرش بلاست، resound clamor، تورم، peal، clang، جار، فریاد، زیر، ترومپت، خوش گذرانی، بوق زدن، صدای خوک یا گراز.
بابک لینک های مترادف: