باد می وزد مترادف


باد می وزد مترادف صفت فرم

  • طوفانی توفانی، استخر و وسایل بادی، gusty، پر باد شادی بخش، squally، blustering.
  • متظاهر پرگو، دارای اطناب پرگو، متکبر، گزاف، لیز، پرشکوه، بیکار، خالی است.
باد می وزد لینک های مترادف:

باد می وزد مترادف،