باردار مترادف
باردار مترادف صفت فرم
- با کودک، انتظار راوی و سنگین و بزرگ, enceinte, gestating, حمل در راه خانواده.
- قابل توجهی معنی دار، سنگین، پیشنهادی اشاره کرد، گفتن، مملو از، نشان دهنده، مهم، تبعی، اهمیت.
- پربار و بارور و خلاق، پرکاری، غنی، تخیلی موسیقیِ، مولد است.