بازدید مترادف
بازدید مترادف اسم فرم
- توقف اقامت تماس، سفر، تور، توقفگاه بین راه، اقامت، گشت و گذار، با هم، آخر هفته، اقامت، ملاقات.
- مهمان تماس گیرنده visitant سوجورنر houseguest توریستی گردشگر مسافر، بازرس، frequenter، habitué، denizen.
بازدید مترادف فعل فرم
- بروید ببینید، تماس بگیرید، به دیدن نگاه، تور، بازرسی، رها کردن در توقف، پرداخت تماس، در نگاه کنید، نگاه کردن، سفر به.
- کيش با اقامت در توقف، توقف بیش از اقامت زمستان تابستان آخر هفته tarry، تعطیلات.