باقرقره مترادف


باقرقره مترادف اسم فرم

  • شکایت، گريپ، plaint، سوگواری، شکایت، نارضایتی، squawk.

باقرقره مترادف فعل فرم

  • گله شکایت نق نق زدن، repine، اخم، مرتب، زمزمه، mutter، چوبکاری غرغر کردن.
باقرقره لینک های مترادف: