بانكدارى مترادف


بانكدارى مترادف فعل فرم

  • بسيط تجهیز، مشورت، هدیه، فضل به نفع، ارائه، endue.
  • صندوق سبب، عرضه، اعطای جایزه، حل و فصل، جلیقه، اهدا، تخصیص، کمک، کمک هزینه.
بانكدارى لینک های مترادف: