با صدای تلپ افتادن مترادف


با صدای تلپ افتادن مترادف اسم فرم

  • منفجر نشده شکست، شکست، شکست مفتضحانه افتضاح، فاجعه، ترکیه، بمب، شستشو، مجسمه نیم تنه.

با صدای تلپ افتادن مترادف فعل فرم

  • thud thump، دست انداز صدای پا، clomp، clump، plump، plonk قار قار.
  • فویل ببندید برابر بمب، تخم زیر بروید.
با صدای تلپ افتادن لینک های مترادف:

با صدای تلپ افتادن مترادف،