با مته سوراخ کردن مترادف


با مته سوراخ کردن مترادف اسم فرم

  • آفات مزاحم دلخوری، زحمت، سردرد، درد در گردن، پتو مرطوب، قطره، قرص.
  • عمیق سوراخ سوراخ شدن، باز، مايع مغزي نخاعي، دیافراگم، روزنه، نقض، توخالی، لوله، تونل، زیرزمین لانه کردن، گودال، شفت.

با مته سوراخ کردن مترادف فعل فرم

  • تایر weary، لباس تحریک کردن، irk، تحریک، زحمت، مشکل، اذیت کردن.
  • دیلم، ream، gouge، نفوذ، سوراخ، خلوت،، ریدل، تروریسم، lance، trepan، حفاری، نقب زدن، تونل، معدن، لجن کش، معدن، خاک در اوردن، نزول.
با مته سوراخ کردن لینک های مترادف: