با کف دست زدن مترادف
با کف دست زدن مترادف اسم فرم
- توهین rebuff snub، کرک، محوری، قطع، انتقاد، زخم زبان زدن توبیخ putdown.
- ضربه دستبند اهنین زدن، ضربت سخت زدن thwack، با صدا غذا خوردن، زدن، pat.
با کف دست زدن مترادف فعل فرم
- اعتصاب با صدا غذا خوردن, در کونی زدن, سوات، کوبیدن کف زدن، پت، آمار، دست و پا زدن، شیر.