بثورات جلدی مترادف


بثورات جلدی مترادف صفت فرم

  • بی پروا precipitate لجباز، پرماجرا، بد فهمانده شده، نسنجیده، ضربه، بی پروا، شتابزده، تحمیلی، بی پروا، دارای تهور بی مورد، غفلت، بی دقتی، حمله، آجیل.
بثورات جلدی لینک های مترادف:

بثورات جلدی مترادف،