بدام عشق انداختن مترادف


بدام عشق انداختن مترادف فعل فرم

  • bewitch ensorcell، خواب هیپنوتیزم کردن، mesmerize جذابیت.
  • لذت مجذوب جذابیت، پیروزی، beguile، اسیر، enrapture، ravish.
بدام عشق انداختن لینک های مترادف: