بدجلوه دادن مترادف


بدجلوه دادن مترادف فعل فرم

  • تحریف تكذيب garble، تحریف، کج، پیچ، رنگ، misstate، کاریکاتور، پنهان، گمراه.
بدجلوه دادن لینک های مترادف: