بدون زرق و برق مترادف


بدون زرق و برق مترادف صفت فرم

  • تار، کسل کننده، یکنواخت و خسته کننده, lusterless, pallid, سربی، نمیخوام، تخت، مرده, مرده, یادآوری.
بدون زرق و برق لینک های مترادف: مرده, یادآوری,

بدون زرق و برق مترادف،