برآورد مترادف


برآورد مترادف اسم فرم

  • تخمین می زنند.
  • حدس می زنم، محاسبه قضاوت ارزيابي برآورد نظر ارزیابی ارزیابی ارزیابی, guesstimate.

برآورد مترادف فعل فرم

  • محاسبه حدس می زنم، سنج، قاضی، ارزیابی روی چیزی حساب کردن، ارزیابی، شکل، محاسبه، نظر، اندازه، وزن، معلوم.
برآورد لینک های مترادف: