برخوردهای تصادفی، مترادف


برخوردهای تصادفی، مترادف صفت فرم

  • تصادفی بی اتفاقی، خودسرانه، purposeless، گذشته، گاه به گاه، اتفاقی، chancy بی رویه، hit-or-miss.
برخوردهای تصادفی، لینک های مترادف:

برخوردهای تصادفی، مترادف،