بهره برداری مترادف


بهره برداری مترادف اسم فرم

  • بهره برداری دستکاری استفاده، اشتغال، سود، استفاده، سود.
  • عمل قانون، شاهکار شیرین کاری، عمل، عملکرد، دستاورد، دستاورد، ماجراجویی، تور نیروی د.

بهره برداری مترادف فعل فرم

  • استفاده از استفاده از بهره، دستکاری، بر اعمال، در سرمایه گذاری، سود توسط، شیر، سوء استفاده.
بهره برداری لینک های مترادف: