بومی مترادف


بومی مترادف اسم فرم

  • شهروند, میهن, ساکن, نشین، aborigine, autochthon.

بومی مترادف صفت فرم

  • بدوی.
  • بومی بومزاد بومی، اصلی، native-born، بومی، طبیعی، داخلی، محلی است.
  • بومی بومی بومی، جابجا نشده، طبیعی، برگزیند، داخلی، ذاتی علت ناهنجاریهای مادرزادی ریشه دوانده، ذاتی است.
  • طبیعی است.
بومی لینک های مترادف: شهروند, ساکن, بدوی,

بومی مترادف،