بی اعتنایی مترادف


بی اعتنایی مترادف اسم فرم

  • تحقیر و تحقیر و خندیدن تمسخر haughtiness بی اعتنایی opprobrium بی، استهزاء، با وجود contumely.

بی اعتنایی مترادف فعل فرم

  • نادیده گرفتن غفلت، تصویب بیش از دست، جست و خیز، حذف، چشم پوشی، فراموش، به حداقل رساندن، خفیف، disdain، snub، نافرمانی، transgress، سرپیچی.
  • نفرت contemn رد، spurn، نگاه کردن در خفیف، شناور، rebuff، disdain، مسخره، متنفر هستند، طلایه دار، gibe.
بی اعتنایی لینک های مترادف:

بی اعتنایی مترادف،