بی جان مترادف


بی جان مترادف فعل فرم

  • صدا خفه کن قطع کاهش، تضعیف، تسخیر، sap، کاهش، enfeeble، نرم، devitalize، نشاندن، hush، خفه کردن، سرکوب، soft-pedal.
بی جان لینک های مترادف:

بی جان مترادف،