بی حرمتی مترادف
بی حرمتی مترادف صفت فرم
- سکولار دنیوی دنیوی دنیوی، تمپورال, غیر روحانی.
- هتاک موهن بمقدسات، مطالبالحادی، بی احترامی کافر، iconoclastic، بی، ماهواره، گناه، زشت و ناپسند، معیوب، بد.
بی حرمتی مترادف فعل فرم
- desecrate تنزل debase، سوء استفاده، سوء استفاده، blaspheme، نقض، آلوده، منحرف، prostitute، گناه، transgress.