بی گناه مترادف


بی گناه مترادف صفت فرم

  • بغض.
  • ساده بی ضرر منزه بی ضرر، unoffending، بی گناه، خالص، بی عیب، بی عیب و نقص, بغض, حاکمیتِ، پاک، هستیم، دل صوفيه، unworldly، ingenuous.
  • منزه است.
بی گناه لینک های مترادف: بغض, بغض, منزه است,

بی گناه مترادف،