تداخل مترادف


تداخل مترادف فعل فرم

  • روکش overlie اویزان بودن، pleat، شلپ شلپ کردن، دامان بیش از، پشت در برابر، گسترش بیش از، قرار گرفتن، overspread، imbricate.
تداخل لینک های مترادف: