ترق مترادف


ترق مترادف اسم فرم

  • نابرای، clangor، din، تلفات، knell، سنج، حلقه، کرک، بابک، انفجار، غرش، کف زدن، هیاهو، سر و صدا، تندر، سر و صدا، صدا.

ترق مترادف فعل فرم

  • resound طنین طنین انداز، blare، تلفات، صدای ضربه ناقوس، مشکل، زدن، کرک، رونق، رعد و برق، انفجار، سر و صدا، ترومپت، شیپور، ضربه، صدا.
ترق لینک های مترادف: