ترید مترادف


ترید مترادف اسم فرم

  • امتیاز رشوه پستانک، زیاده روی، کمک هزینه، سازش، محل اقامت، امداد، مرهم، پول شده.

ترید مترادف فعل فرم

  • خیس کردن جذب، اسفنج، mop غوطه دادن، شیب، غرق، مرطوب، خیس، شستشو، نوشیدن، کشیده خیس کردن، اشباع، ترشی فرو بردن، تند.
ترید لینک های مترادف: