تر و تمیز مترادف


تر و تمیز مترادف اسم فرم

  • وضعیت تناسب اندام، شکل، fettle، بهداشت و درمان تهیه، تنظیم، آموزش، قانون اساسی و فرم و شرایط، تن.

تر و تمیز مترادف صفت فرم

  • صنوبر spruced تا شیک، شسته و رفته، trig، هوشمند، مرتب، متناسب، مناسب، soigne، shipshape، منظم، محيط نسبتاً ايزوله.

تر و تمیز مترادف فعل فرم

  • آلو کلیپ قطع، محصول، neaten، اسکله، کوتاه، آرایشگر، مرتب, با تنبلی حرکت کردن، حتی، باب، کوتاه، پوست کندن، برشی.
  • تزئین زینت، زینت، لباس زیبا، روشن، زینت دادن، bedizen، عرشه، bedeck، چاشنی زدن، آرایه، تر، جاز.
تر و تمیز لینک های مترادف:

تر و تمیز مترادف،