تشخیص مترادف
تشخیص مترادف اسم فرم
- کشف وحی قرار گرفتن در معرض، افشای، unmasking، افشا، آموزش، unearthing، کشف، ومعلول.
تشخیص مترادف فعل فرم
- افتراق تنها از منزوی، جدا، تقسیم، demarcate، قائل، تعیین، علامت گذاری، مشخص، individualize، تعریف، طبقه بندی، طبقه بندی، تفاوت.
- درک تشخیص دستگیری، مشاهده، تشخیص، می دانم، بگویید، توجه داشته باشید، descry.
- دستگیری درک درک، معلوم، شناخت، کشف، رعایت، متوجه، توجه داشته باشید، دیدن، ببین، descry.