تصور مترادف
تصور مترادف اسم فرم
- اثر نفوذ، تاثیر، احساس احساسات، ایده، مشاهده، مفهوم، نظر، حس، مفهوم، قوز، فانتزی، فرضیه، ياد، خاطره.
- علامت زدن، تمبر، چاپ مهر، نام تجاری، شکل، ردیابی، دندانه، قالب.
تصور مترادف فعل فرم
- باور گمان، قدردانی، فرض تحقق، حدس می زنم، روی چیزی حساب کردن.
- تامل کنید، پیش بینی، پیش بینی، پیش بینی مشاهده، توجه، در ذهن مجسم.
- سرچشمه شروع، آغاز، آغاز، ایجاد اختراع، فکر می کنم، تصور، تصور کنید، در نظر.
- عبارت، آهنگسازی، سکه، مطلق، اعلام، صدای.