تضمین مترادف
تضمین مترادف اسم فرم
- پیوند نشانه تعهد، گیج، جدی، امنیت، گروگان، وثیقه.
- گارانتی تضمین بیمه، میثاق، انجام تایید.
- یقین اعتقاد اعتماد به نفس، ایمان، اعتماد، اجبار، positiveness، اعتماد به نفس، اعتماد بنفس، assuredness، امنیت.
تضمین مترادف فعل فرم
- ایجاد تعیین، تایید تایید، معلوم، پیدا کردن، اطمینان حاصل شود.
- تصدیق avow قول، تعامل، ادعا، اطمینان، حفظ، قسم، عهد.
- متقاعد متقاعد، اطمینان، گواهی تصدیق، گواهی، اطمینان، قسم، تعهد، وعده، تضمین، تایید، دادن یک کلمه.
- گواهی تایید کردن برای انجام، قرارداد، حکم، تایید، تعهد، وام مسکن.