توان مترادف


توان مترادف اسم فرم

  • شعر.

توان مترادف فعل فرم

  • extirpate عصاره، جرات، جلو، ریشه ریشه، گراب، علف هرز، حفاری تا، لانه، deracinate، exile، جابجایی.
توان لینک های مترادف: شعر,