جایگزین مترادف


جایگزین مترادف اسم فرم

  • انتخاب گزینه پاسخ، اولویت، انتخاب، راه حل، راه، جایگزین، جایگزینی، معادل قائم مقام.
  • جایگزینی، جایگزینی، تبادل، جایگزین، معاون، عامل، نماینده، ثانویه،، قلابی فرعی امداد پشتیبان پر کردن پایه پروکسی البدل, آماده به کار، فوق العاده، نامنظم، نیمکت گرمتر, رینگر, خرج کردن نكند، جانشین.

جایگزین مترادف صفت فرم

  • جایگزین دیگر، متفاوت است، دوم، جایگزین، اضافی، علاوه بر این، سایر surrogate، معادل.
  • جایگزین، جایگزین، زیر، معادل, ساختگی, پروکسی, قلابی, makeshift پشتیبان گیری، رشته دوم.
  • متقابل، چرخش به عقب و جلو، تبادل.

جایگزین مترادف فعل فرم

  • آن جایگزین، قرار دادن در جای از جابجایی، سوئیچ، تبادل، جایگزین، تسکین، طلسم، موفق، برای عمل، نمایندگی، deputize، جانشین.
  • جایگزین آن جابجایی، موفق، جایگزین برای جانشین خود را کنار بگذارند، دور، رد.
  • جایگزین آن، جایگزین، محل را، جایگزین برای جابجایی، موفق، دنبال، understudy، نمایندگی، برای پر کردن، تسکین، جایگزین.
  • نوبت مبادله، معامله بمثل کردن متفاوت است، در نوسان است.
جایگزین لینک های مترادف: ساختگی, پروکسی,

جایگزین مترادف،