جدا بکشید مترادف


جدا بکشید مترادف فعل فرم

  • قطعه، نابود کردن، اشک، كوهى پاره، تعداد، فستیوال, های مجزا، شکستن، تقسیم، cleave، disunite، rive، جدا، شدید، جدا، تخریب، دستگاه پرس، مثله می.
جدا بکشید لینک های مترادف:

جدا بکشید مترادف،