جمع شدن مترادف


جمع شدن مترادف فعل فرم

  • جلو و عقب برداشت، قرعه کشی مخفی کردن، پوشش، sheathe.
  • گرفتن disavow نمی پذیرند، ۱۳۶۲، renege، عقب نشینی، تسلیم، فسخ، unsay، لغو، یاد، نامه؟، لغو، رد، خوردن یکی از کلمات.
جمع شدن لینک های مترادف:

جمع شدن مترادف،