جنگنده مترادف


جنگنده مترادف اسم فرم

  • مدعی، battler، مبارز، آواتار، disputant، سرباز، مسابقه، ضارب، حریف، arguer، دشمن، dissenter، خروس جنگی، مخاصم، bruiser، pugilist، باکسر، خروس جنگی، ستاد.
جنگنده لینک های مترادف: