جک مترادف
جک مترادف اسم فرم
- , مرد, همکار, پسر, اختتامیه جشنواره صنعت چاپ، پسر مرد.
- ملوان سیمن، seafarer، مارینر سگ دریا، نمک، تار، کلوخه.
- کارگر، کارگر، ضِسبنسرس، دست.
جک مترادف فعل فرم
- افزایش پیشرفت، افزایش، افزایش، بالا بردن گسترش، تا، قرار داده تا، پیاده روی.
- بالا بردن بلند بالا، راست، بالا بردن، تمرین عقب.