حال حاضر مترادف
حال حاضر مترادف صفت فرم
- حضور رخ می دهد, موجود, نزدیک, در دست یافت، دسترس قابل رویت آشکار همه جا، همه جا.
- فعلی, اخیر, معاصر, اين روز روز مدرن روز موضعی، آخرین.
حال حاضر مترادف فعل فرم
- افزایش نشان می دهد، معرفی، ارائه، ارائه انتقادات و پیشنهادات، پیشنهاد، دعوت، تولید.
- اهدا بدهد، جایزه، اعطای سبب، مشورت، بر اساس، رندر.
- معرفی، آشنا با.
- نمایش نشان, معرفی, نمایشگاه هوا، افشا، نشان دادن، قرار دادن در مرحله.