حفاظت مترادف
حفاظت مترادف اسم فرم
- احتياط دفاع، حفاظت از امنیت، سپر، صفحه نمایش، زره، پالادیوم، جذابیت، حرز، گارد.
- امنیت حفاظت، دفاع، سازمان دیده بان پناهگاه، ایمنی، پوشش، سپر، زره، حفظ، حفاظت، مراقبت، حضانت، امانت، بنیان.
حفاظت مترادف فعل فرم
- دفاع از گارد سپر، صفحه نمایش، امن، حفاظت، حفظ، حفظ، زره پوش، تقویت.