خاموشی موقت مترادف


خاموشی موقت مترادف فعل فرم

  • عقب نشینی بازنشسته، rusticate دروغ خفته، estivate، vegetate، stagnate، کم دروغ، سوراخ.
خاموشی موقت لینک های مترادف: