خبرچین مترادف


خبرچین مترادف اسم فرم

  • جواب اینفورمر ارزیاب، مشاور، enlightener، هرالد، سخنگوی، سخنگوی، عامل فشار، فلک.
  • شپش موش، موش خبرچین بدبخت، سگ، مار، فعلی، caitiff، زخم، lowlife، تفاله، مرداب، وزغ، حرامزاده.
خبرچین لینک های مترادف: